موسسه آموزش عالی علمی کاربردی هلال ایران
امروز جمعه  ۱۰ مرداد ۱۴۰۴

بهار آمد، نو شد جهان؛ نوروزتان فرخنده باد

نوروز، پیام‌آور امید و طراوت؛ سالی سرشار از برکت

به نام پروردگار یگانه ، بی نیاز و بزرگ

نوروزتان خجسته باد

 

پیشگفتار :

از آنجا که دانشی ترین گفتار دربارهء پیدایی نوروز در شاهنامهء فردوسی آمده است، نخست می‌بایستی که شاهنامه را با نگاهی جز آنکه تا کنون به آیین بوده است، بررسی کنیم.

بخش آغازین شاهنامه را تا کنون اسطوره به شمار می‌آوردند، و با نگاهی همچون میت‌های یونانی بدان می‌نگریستند. بازآنکه در این بخش شگفت‌ترین گفتارهای دانشی را دربارهء رویدادهای ایران باستان، پیش از جدا شدن تیره‌های گوناگون را دربردارد.

از آن جمله همواره از «پدید آمدنِ» زمین و گیاه و جانور و انسان سخن می‌رود و چون به انسان می‌رسد گفتار چنین است :

 

چو زین بگذری، مردم آمد پدید

شد این بندها را، سراسر کلید

سرش راست بر شد، چو سروِ بلند

بگفتارِ خوب و خرد، کار بند

که در این گفتار همان نگاره آمده است که دانش امروز می‌گوید و در تصویرها نشان می‌دهند.

در بیت دوم این شعرحقیقتی شگفت‌تر نیز وجود دارد : انسان از آغاز سخنگو نبوده است (سخنی خلاف آنچه که در همهء فرهنگ جهان بدان باور دارند) و چون گفتار پیش آمد، با تبادل آن، کم کم، اندیشه نیرومند شد، و به دنبال اندیشه، خرد پدیدار گردید و نیرو گرفت.

شگفتی این گفتار هنگامی‌بیشتر می‌شود که بدانیم در فرهنگ ایران آغاز سخنگویی مردمان با واژهء فَرواک (fravāk) آمده است که بخش نخست آن فرَ (fra) پیشوندی است که حرکت به پیش را نشان می‌دهد و «واک» از ریشهء وَچ سنسکریت، و اوستایی همان سخن و گفتار است که در زبان فارسی در ترکیب‌های آواز (واز=واک) و پتواژ (patvāź) به معنی انعکاس آوا، و واژه، و در زبان انگلیسی بگونهء voice هنوز کاربرد دارد. و بر روی هم، فرواک به معنی آغاز سخنگویی و پیشرفت آن است، و با همین پیشرفت است که نرم نرم، خرد انسان نیز برتر و برتر می‌شود.

با این پیشگفتارِ کوتاه که دربرگیرندهء یکی از مهم ترین رویدادهای زندگی انسان است به موضوع نوروز وارد می‌شویم.

 

در شاهنامه این بیت دربارهء نوروز آمده است :

سر سال نو    هُرمزِ فَروَدین     

 بر آسوده از رنج  تن  دل  زکین

باستانشناسان، پیدایی سفال را بزرگترین دستاورد فرهنگی انسان در شمار می‌آورند و پیداست که پیش از پیدایی سفال، امکان پختن خوراک و جابجا کردن مایعات نبوده است. زیرا که اگر با سنگ، هاونی نیز برای کوبیدن دانه‌ها می‌ساختند، امکان جابجایی آن نبود اما سفال که سبک و قابل حمل بود، همهء کارها را آسان کرد و پیداست که نگهداری میوه‌ها، برای فصل زمستان، کم کم، انسان را بسوی ساختن نوشیدنی‌های گوارا رهنمون شد؛ و شگفتی آنگاه بیشتر می‌شود که بدانیم پیدایی سفال و جام ، به هشت هزار سال پیش بازمی‌گردد. و در همین زمان است که نخستین سازهای موسیقی نیز پیدا شد، و در همین زمان نیز نوروز پدید آمد و سالماری، و شناسایی گردش سال، به‌آیین شد.

چون سخن بدینجا رسید، با دو شگفتی دیگر روبرو می‌شویم :

نخست آنکه : لازمهء شناختن روزِ نو، یا خورشیدِ نو که در فروردین ماه، همزمان با برج بره در آسمان طلوع می‌کند، در گرو شناختن دوازده برج آسمان و پدید آمدن دانشی است که امروز آن را اخترماری (نجوم) می‌خوانیم، و پیدایی این دانش شگفت نیز به هشت هزار سال پیش بازمی‌گرد!

سخن دیگر : پی بردن به اینکه در هرمزِ فروردین یا روز نخست فروردین ماه، اندازهء روز با اندازهء شب برابر می‌شود، این نیازمند گونه‌ای دستگاه زمان سنج است که امروز آنرا «ساعت» می‌خوانیم. و دستگاهی که از زمان پیدایی نوروز تا هفتاد سال پیش برای تعیین زمان آبیاری در کشتزارهای ایران بکار گرفته می‌شد دستگاهی بود که آنرا پَنگان (pangān) می‌خواندند که عبارت بود از یک کاسته سفالین (و بعدها فلزی) که در تهِ آن یک سوراخ پدید می‌آوردند و آنرا روی تشتی پر آب می‌نهادند، و اندک اندک آبِ تشت از آن سوراخ به درون کاسه می‌رفت و چون کاسه پر می‌شد، به درون آب غرقه می‌شد، و زمان نهادن کاسه تا فرورفتن در آب را «یک پنگ» بشمار می‌آوردند و چون بیدرنگ پنگی دیگر را روی آبِ تشت می‌نهادند، پنگ دوم آغاز بکار می‌کرد و همچنین تا پایان شبانروز.

پیدایی پنگِ سفالین یا نخستین ساعت‌ها نیز به هنگام پیدایی سفال بازمی‌گردد. یعنی هشت هزار سال پیش

ساختن نخستین ساعت‌های جهان بر دست ایرانیان خیلی جای شگفتی ندارد. زیرا که در نوشته‌های باستانی آمده است که خلیفهء عرب مسلمان حاکم بر ایران از جمله هدایایی که برای شارلمانی امپراتور اروپا فرستاد یکی جام خسروپرویز بوده است که هنوز در موزهء فرانسه نگهداری می‌شود. و دیگر؛ ساعتی بزرگ بود که دو برادر ایرانی ساخته بودند، و آن را در میدان بزرگ پاریس برپای کردند، و هر روز در ساعت 12 ظهر خروسی از آن بیرون می‌آمد و آواز می‌خواند.

این داستان را نمونه‌ای دیگر نیز هست چنانکه : ایرانیان نخستین راهِ ‌آب را از دریای سرخ به رود نیل و از آنجا به دریای مدیترانه گشودند تا سه قارهء شناخته شدهء باستانی را با راه آبی بیکدیگر پیوند دهند، و هنگامی‌که رومیان بر مصر مسلط شدند، آن راه آبی را پر کردند.

خوشبختانه دستِ زمان، سنگنوشته‌های ایرانی را نگاهبانی کرد و نشان داد که راهِ گذر کانال آبی ایرانیان از دیدگاه دانش مهندسی از کاری که مهندسان فرانسوی 2400 سال پس از آن کرده بودند، بسیار برتر بوده است، و یکی از کانال‌هایی که ایرانیان در کشور یونان کشیده‌اند، «کانال آتوس» هنوز نیز کاربرد دارد، و کشتی‌ها از درون آن می‌گذرندبر بنیاد آنچه که گفته شد، جشن نوروز برترین جشن جهان است و آن پاسداشت و بزرگداشت دانش ریاضی و اخترماری و گاهشماری و موسیقی است، که همراه با نوشیدنی‌های گوارا و جام (یعنی سفال) به جهانیان پیشکش شد. و به همین دلیل است که با گذر هشت هزار سال و با آنهمه یورش‌ها و کشتارها و تباه کردن آثار فرهنگ ایرانی، نوروز هنوز هم از سوی ایرنیان و پارسی تباران پاسداری می‌شود، امابه آوند هایی، چهرهء واقعی این جشن، زیر سبزه و گل و هفت سین و آرایش سفره و شادی و پایکوبی گم شده است، ولی در جهان به جایی رسیده‌ایم که اراده کنیم، و چهرهء واقعی نوروز را که یادآور کوشش‌های دانشی نیاکان است پاس بداریم.

کاری که کم کم جهان خفتهء غیر ایرانی نیز بدان پی می‌برد، که اگر آغازی درست برای سال بخواهیم، همانا، آن آغاز سال ایرانی است که با جنبش جان جهان نیز همراه است.

این یک سخن پایانی را نیز بشنویم :

اروپائیان که اخیراً منکر پیوندشان با ایران شده‌اند، بهنگام مهاجرت ازدشت‌های ایران باستان، کیش مهر ایرانی را نیز با خود به سرزمین‌های تازه بردند، و گاهشماری باستانی آنان نیز همان گاهشماری ایرانی بود، اما با پذیرفتن کیش مسیح آغاز سال خویش از دو ماه به عقب کشیدند تا همزمان با زایش حضرت مسیح بشود.

و بهمین دلیل است که ماه‌هایی که با شماره، نام گرفته‌اند، هر یک دو ماه به عقب کشیده شده‌اند، چنانکه ماه سپتامبر که ماه هفتم است (sept) نام ماه نهم را بخود گرفته است. همچنین است اکتبر (هشتم) و نوامبر (نهم) و دسامبر (دهم) که امروز نام ماه‌های دهم و یازدهم و دوازدهم است.

و این دلیل از خورشید روشن‌تر است که اروپائیان از ایران بدانسوی مهاجرت کرده‌اند. (سخنی که در شاهنامه زیر عنوان مسافرت سلم یا سرمت‌ها بسوی غرب آمده است).

و اگر ندایی را که  در این سال‌ها از سازمان یونسکو، یا سازمان ملل متحد دربارهء گاهشماری ایران عنوان شده است بگوش گیرند، بایستی که سالماری خویش را دوباره بسوی سالماری ایرانی بکشانند، و از یک گونه سالماری نا درخور دور شوند.

استاد فریدون جنیدی رئیس بنیاد نیشابور

متن برگرفته از تارنمای بنیاد نیشابور

نوروز 1403 خورشیدی

مشاهده ۲۰۷
/
۱۴۰۴/۰۱/۰۹- ۱۴:۱۳
/
0
متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است
لینک کوتاه